حمید مبشر، مردی از جنس بهار
تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۰۱۶۴۲
به گزارش گروه فرهنگ خبرگزاری علم و فناوری آنا، آیین نکوداشت شاعر برجسته افغانستانی، حمید مبشر به تازگی در تالار مهر حوزه هنری برگزار شد. شاعری که اشعارش را از تبار اشعار سهراب سپهری میدانند، کسی که از غم و رنج مردم افغانستان میگوید اما همیشه امیدوار به آینده است. مردی که به جای خزان از بهار میگوید، «بهار آمده در کوچه چتر گل بر سر/ نوشته عید مبارک به روی حلقه در».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*آغاز یک «عکس یادگاری»
این برنامه به عنوان نخستین برنامه از سلسله نشستهای «عکس یادگاری با نام «شرح آینه» برگزار شد و به نکوداشت شاعر افغانستانی «حمید مبشر» اختصاص داشت، شاعری که در شب تقدیر از خدماتش به ادبیات افغانستان، با استقبال باورنکردنی اهل ادب کشور همسایه و رسانههای مختلف ایران روبرو شد.
در ابتدای این نشست که با سرود ملی افغانستان آغاز شد، مجری برنامه خطاب به حاضران گفت: با وجود پیگیریهای مداوم، متاسفانه امشب از حضور آقای مبشر محروم هستیم و ایشان امروز به علت دیالیز، حال بدی دامنگیرشان شد و نتوانستند در این نشست حاضر باشند و این هم نشان دهنده رنجی است که این هنرمند عزیز بر دوش دارد که حتی در برنامه نکوداشت خودش هم نمیتواند حضور داشته باشند.
اسیر نابسامانی شده دل / پریشان، چون پریشانی شده دل
میان این همه رنج و مصیبت/ شبیه مرد افغانی شده دل
دبیر اجرایی نشست، علی مدد رضوانی، اولین سخنرانی بود که پشت تریبون قرار گرفت و با خواندن دو بیت شعر بالا خطاب به حاضران گفت: به اولین نشست از سلسله نشستهای «عکس یادگاری» که به همت خانه ادبیات افغانستان، مؤسسه فرهنگی دُر دَری و کانون ادبی و فرهنگی کلمه برگزار میشود خوش آمدید.
وی ادامه داد: نکوداشت مقام حمید مبشر و کارنامه او، نکوداشت زبان و ادبیات فارسی و زبان مشترک است، به همین دلیل، دوستان ما بدون هیچ نیت و منتی با جان و دل این نشست را برگزار کردند که این نشست گامی باشد برای معرفی بیشتر و بهتر حمید مبشر.
در ادامه ، محمد صادق دهقان، مدیر خانه ادبیات افغانستان، پشت تریبون قرار گرفت و به سیر تاریخی ادبیات مهاجرت افغانستان پرداخت.
وی در بخشی از سخنان خود گفت: ادبیات مهاجرت افغانستان، از دهه شصت در ایران آغاز شد و در دهههای بعد روند روبه رشد خود را پی گرفت، این ادبیات یکی از شاخههای ادبیات مهاحرت در سراسر جهان است که آن را به صورت کمرنگتر در پاکستان و شاخه غرب میبینیم، اما در زمینه ادبیات مهاجرت افغانستان، میتوان گفت که تنها فعالیت منسجم و نهادمند را در ایران داریم.
وی با ابراز امیدواری از اثرگذاری چنین نشستها و محافلی درتقویت ادبیات مهاجرت افغانستان گفت: امیدواریم با برگزاری چنین نشستهایی بتوانیم در مسیرپرورش استعدادها و همچنین معرفی چهرههای اثر گذار به نسل جدید و میزبانانمان قدم برداریم.
در ادامه برنامه، تعدادی از شاعران افغانستانی به شعرخوانی پرداختند.
سید ابوطالب مظفری از اساتید ادبیات افغانستان که از مشهد در این برنامه حاضر شده بود، گفت: همه کسانی که استاد مبشر را میشناسند، میدانند که وقتی کارنامه شاعران مهاجر را نگاه میکنیم، این شاعران در چند دسته تقسیم بندی میشوند، اینها اکثرا اجتماعی گرا و سیاسی هستند، اما در این میان، اندک شاعرانی هم هستند که از این گرایش عام فراتر رفتهاند و یکی از آنها، حمید مبشر است که رگههایی از معنویت را هم در شعر ایشان میبینیم، شاعری که سیاست زدگی در کارهایش پیدا نیست نه گرایشهای ایدئولوژیک و نه گرایشهای قومی، او به اجتماع میپردازد و از رنج و درد مردمش مینالد، اما بیشتر به دنبال دنیای آرمانی درونی خویش است.
در قسمتی دیگر از برنامه، عارف جعفری، شاعر، پژوهشگر و مدیر دفتر شعر و قصه افغانستان در حوزه هنری به اجرای موسیقیای با شعری از حمید مبشر پرداخت.
*شاعر امید
علی داوودی، مدیر دفتر شعر حوزه هنری، یکی دیگر از سخنرانان این مراسم گفت: استاد مبشر، علیرغم آنکه در درد و غم هموطنانش و سایر مسائل با آنها شریک است، اما زیست یگانهای دارد، او علیرغم تمام مرارتها و تلخی ها، شعرش همیشه امیدبخش و روشن بوده است، شعر «بهار»، آقای مبشر همیشه در خاطر ما باقی میماند.
*آزاده و وارسته
دکتر محسن سعیدی، از شاعران افغانستانی نیز در وصف حمید مبشر گفت: بهترین نشانه برای شناخت آزادی و وارستگی یک شاعر، نحوه رفتاری است که با اصحاب قدرت و ثروت دارد، در شعر مقاومت و در آزادگی و وارستگی، استاد مبشر امتحانش را به خوبی پس داده است.
در ادامه مراسم تعدادی از شعرای افغانستانی نیز به شعر خوانی پرداختند و سپس از استاد مبشر تقدیر شد.
*مهر و بهار
بهار آمده در کوچه چتر گل بر سر / نوشته عید مبارک به روی حلقه در
گذشته از همه شهرها و آورده / ستارههای قشنگی ز شهر پیشاور
بهار حال خوشی دارد و پر از خندهست / میان سبزه کنار درخت زیر گذر
سبد سبد گل سرخ و سفید آورده / لباس تازه به تن کرده است کوه و کمر
خدا کند که بیاید شبی به کلبه من/ بگیرد از من دلخسته و نزار خبر
خدا کند که بماند همیشه در ده ما / مباد آن که از این ده کند خیال سفر
مباد آن که دلش بشکند از این مردم / مباد آن که دلش بشکند از این کشور
حمید مبشر، یکی از شاعران نسل دوم ادبیات مهاجرت افغانستان در ایران به شمار میرود که در طول سه دهه فعالیت پیوسته خود، چندین کتاب شعر منتشر کرده است.
علیمدد رضوانی، دبیر اجرایی سلسله نشستهای «عکس یادگاری» درباره ضرورت و اهمیت برگزاری نشستهای «عکس یادگاری» در این دوره زمانی گفت: با وجود همه تلاشهایی که برای بازتاب فعالیتهای فرهنگی، هنری و ادبی فعالان افغانستانی ساکن ایران و کشورهای دیگر در ایران انجام شده، هنوز بخش بزرگی از نسل جوان افغانستان با بسیاری از پیشگامان فرهنگی، هنری و ادبی و چهرههای اثرگذار معاصر، آشنا نیستند. این برنامه با هدف معرفی بهتر و بیشتر فعالان عرصههای فرهنگ، هنر و ادبیات به مردم افغانستان و ایران برگزار میشود.
رضوانی افزود: برخی از چهرههای فعال میهن ما (افغانستان) هم روی در نقاب خاک کشیدهاند، ولی درست معرفی نشدهاند که در این سلسلهنشستها به آنان نیز خواهیم پرداخت. سلسلهنشستهای «عکس یادگاری» به اقتضای فرصت و امکانات، به صورت دوماهانه یا فصلی برگزار خواهد شد.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: شاعر افغان شاعر بزرگداشت ادبیات مهاجرت افغانستان ادبیات افغانستان سلسله نشست سلسله نشست ها عکس یادگاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۰۱۶۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قصه زهره و نوشآفرین خانم و نخستین مدرسه دخترانه طرشت | مکتبخانههای طرشت را زنان مدیریت میکردند
همشهری آنلاین- سمیراباباجانپور: بچههای طرشت قبل از اینکه مدرسهدار شوند و پشت نیمکتهای چوبی بنشینند به مکتب میرفتند؛ مکتبخانه عالمخانم، عزراخانم، صغراخانمهایی که اتفاقا جاری هم بودند و رقیهخانم. مکتبخانههای روستای طرشت را زنان مدیریت میکردند و دختر و پسربچهها در آن درس قرآن و نماز میخواندند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
زهرا تیموری، متولد ۱۳۳۴، بانوی طرشتی، که سالها مدیریت مدرسه حسنیه و نوشآفرینخانم طرشت را بر عهده داشت میگوید: «بچههای طرشتی اول به مکتبخانه میرفتند تا اینکه بانو نوشآفرین نخستین مدرسه طرشت را درمقطع دبستان وقف کرد. این مدرسه دولتی بود و دختر و پسر آنجا درس میخواندند. یادم میآید والدینم اجازه رفتن به مدرسه نوشآفرینخانم را به من ندادند. البته بسیاری از دختران طرشت این اجازه را دریافت نکردند، چون این مدرسه اسلامی نبود. بعدها خالهام به نام «فرح زهره» یک مدرسه در خانهاش راهاندازی کرد و من و دیگر دخترانی که شرایطمان یکسان بود آنجا مشغول درس خواندن شدیم. کمی بعدتر زهرهخانم نخستین مدرسه ملی طرشت را که به جامعه تعلیمات اسلامی وابسته بود بعد از انقلاب راهاندازی کرد و اسمش را دبستان حسنیه گذاشت. زهرهخانم مدرسه راهنمایی را هم راهاندازی کرد. مدرسه حسنیه هنوز هم فعال است. بعد از انقلاب مدرسه نوشآفرینخانم به مدرسه شهید فرهاد حسینمردی تغییر نام داد. شهید فرهاد حسینمردی نخستین شهید مفقودالاثر طرشت بود. این مدرسه در دو نوبت دخترانه و پسرانه فعال بود که همچنان درهایش به روی دانشآموزان باز است.»
زهرا تیموری، از نخستین دانشآموزان مدرسه حسنیه طرشت، بعدها بهعنوان مدیر مدرسه به کار خود ادامه داد. او میگوید: «۱۶ سال در مدرسه حسنیه و ۴ سال نیز در مدرسه فرهاد حسینمردی مدیر مدرسه بودم. یادم میآید در مدرسه حسینمردی یا همان نوشآفرینخانم که یکی از واقفان بزرگ غرب تهران بود، وقتی پنجره مدرسه را باز کردم، پنجره به دلیل فرسودگی افتاد. از همان روز به فکر پیگیری نوسازی مدرسه افتادم و از اوقاف اعتبار گرفتم. در جوار مدرسه زمینی خالی بود که آن زمین هم وقف بود. خوشبختانه تلاشهایم نتیجه داد و آنجا دبیرستان حسنیه را ساختیم.»
کد خبر 846899 برچسبها هویت شهری همشهری محله